زاهدی کیسه ای گندم نزد آسیابان برد.
آسیابان گندم او را در کنار سایر کیسه ها گذاشت تا به نوبت آرد کند.
زاهد گفت: «اگر گندم مرا زودتر آرد نکنی دعا می کنم خرت سنگ بشود».
آسیابان گفت …
.
.
«تو که چنین مستجاب الدعوه هستی، دعا کن گندمت آرد بشود.»
مطلب پیشنهادی
استفاده از نقاط ضعفمان در زندگی
کودکی ۱۰ ساله که دست چپش در یک حادثه رانندگی از بازو قطع شده بود …